۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه


در سوگ آیت‌الله منتظری



آیت الله منتظری، خسته از انتظار، خود بدیدار دوست شتافت.
او ملایی بود که مولا شد، به پیرانه سر جوانی‌ کرد و عطائ دنیا را بر لقایش بخشید و حق بر باطل نفروخت.

خدایش بیامرزاد.

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

پدر ملت ایران اگر این بی پدر است ، به چنین ملت و قبر پدرش باید ر....د ، پاره کردن و سوزاندن عکس که چیزی نیست.




ملت ایران قیم نمیخواهد ، ملت ایران پدر و آقا بالاسر نمی‌‌خواهد کسی‌ که انتخاب میشود باید خود را بمعنای دقیق نوکر و خدمتگذار مردم بداند نه اینکه مثل خمینی مردم را سفیه و صغیر فرض کند و بگوید حرف فقط حرف من است. مطمئناً آن کسانی‌ هم که هنوز سنگ او را به سینه میزنند بنوعی میخواهند پای خود را بر جای پای او استوار کنند.

۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

وحشت از دهه اول محرم که از جمعه آغاز می شود
دو سناریو با یک هدف
اطلاعیه جعلی ارتشی هاپاره شدن عکس خمینی


در چند روز گذشته و تقریبا همزمان با به میدان آوردن سناریوی "پاره شدن عکس آیت الله خمینی"، یک طرح دیگری هم کلید زده شد که کمتر به آن توجه شد. نه تنها به آن توجه کافی نشد، بلکه باعث فریب برخی سایت ها و وبلاگ ها هم شد. یعنی سناریوی اعلامیه ارتشی ها در دفاع از جنبش سبز!
هر دو سناریو را ستاد کودتای 22 خرداد، بعنوان راه حل گریز از دهه اول محرم – بویژه تاسوعا و عاشورا- و گرفتار آمدن در محاصره تظاهرات توام با عزاداری "حسینی" مردم به اجرا گذاشت.
ارتش در 6 ماه گذشته به دور از حوادث خیابانی بوده و از این نظر احترام و اعتباری را در میان مردم برای خود فراهم آورده است. یعنی همان چیزی که سپاه و بسیج در این شش ماه به تاراج دادند و اکنون شنیده می شود که در میان برخی از فرماندهان سپاه انتقادهای تندی به سیاست های رهبر و فرمانده سپاه و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دراین ارتباط شکل گرفته است.
با اطلاعیه مجعول و مجهولی که بنام ارتش در روز 16 آذر در یک محفل خارج از کشور قرائت شده و فیلم آن نیز بلافاصله در شبکه یوتوب قرار گرفته، چند هدف زیر دنبال شده است:
1- شماری از فرماندهان کودتاچی سپاه جانشین فرماندهان کنونی ارتش شوند.
2- ارتش را به بهانه تکذیب و خنثی سازی این اطلاعیه مجبور به صدور اطلاعیه ای علیه جنبش سبز و موسوی و کروبی کنند.
3- رهبران جنبش سبز نظیر موسوی، کروبی، خاتمی و حتی رفسنجانی را متهم به تبانی با ارتش برای کودتا کنند.
سناریوی اطلاعیه ارتش نیز مانند سناریوی پاره کردن عکس آیت الله خمینی در دانشگاه که بصورت "دوقلو" به اجرا گذاشته شد، یکبار دیگر به همه دست اندرکاران امور خبری نشان داد که تنها حسن نیت و احساسات برای همراهی با جنبش مردم کافی نیست. باید شرایط حاکم بر کشور، عمق کودتا، پایگاه و خواستگاه اقتصادی کودتا و تجربه 30 ساله کودتاچی ها را شناخت و با مراجعه بی وقفه به موارد مشابه و کوچکتر گذشته، سناریوهای جدید را بازشناخت و رسوا کرد.
حاکمیت کودتا، بشدت نگران دهه اول ماه محرم است. آنها بشدت از روحانیونی که حاضر به قبول و تائید کودتا و دولت کودتا نشده اند زخم خورده اند. آنها تمام تلاش خود را کرده و می کنند تا در جبهه سبز شکاف ایجاد کنند و در درجه اول روحانیت را از پشت جبهه جنبش سبز جدا کنند. صحبت از حاکمیت بر افسانه ای ترین ثروت است و برای دفاع از این حاکمیت کودتا کرده اند. آنها که کودتا کرده اند، آنها از فجیع ترین روش ها در 6 ماه گذشته پرهیز نداشته و تا حد تجاوز به پسران و دختران بازداشتی در بازداشتگاه ها پیش رفتند، چطور ممکن است از پاره کردن عکس آیت الله خمینی و یا اطلاعیه صادر کردن بنام ارتشی ها پرهیز کنند و اگر سناریوهائی از اینگونه باعث نجاتشان از بحران مشروعیت و خروج از محاصره مردم شود، از آن چشم بپوشند؟


بنقل از پیک نتhttp://www.peiknet.com/

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

روش بسیار کار آمد انقلاب ۵۷ در مقابله با سرکوب تظاهرات شبانه



در سال ۱۳۵۷ مردم از ساعت ده شب به بعد از خانه‌های خود بیرون آمده و در سر هر چهار راه لاستیک کهنه‌ای را آتش می‌زدند و به شعار دادن میپرداختند. با نزدیک شدن مأموران به هر کدام از این چهار راهها افرادی که در حال شعار دادن در سر آن چهار راه بودند شروع میکردند به سوت زدن و به محض شنیدن صدای سوت بقیه افراد در تقاطع‌های دیگر هم شروع به سوت زدن میکردند و به این وسیله تعداد تلفات و دستگیریها تقریبا به صفر رسیده بود و بکار بستن این روش جان خیلی‌ها از جمله خود من را نجات داد که چگونگی‌ آن خود داستان مفصلی است و شاید در مقابل خون‌هایی‌ که از بعد از انقلاب تا حال ریخته شد اصلا ارزش گفتن هم نداشته باشد. ضمنا این را هم بگویم که در آن اواخر ما با کمک مردم کپسولهای گاز یکبار مصرف را میخریدیم و درست قبل از فرار از سر چهار راه یکی‌ از آنها را به آتش مینداختیم و مأموران که بخیال خود سنگر ما را فتح کرده بودند با صدای مهیب ترکیدن کپسول گاز و متعاقب آن شعله زیادش پا به فرار میگذاشتند.

۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه


خارجیه می رسه به مسجد می بینه دارن غذا میدن!
می پرسه مگر در اینجا نماز نمی خوانند؟
میگن اگر می خواهی نماز بخوانی برو دانشگاه تهران!
می پرسه مگر آنجا دانشجوها درس نمی خوانند؟
میگن اگر منظورت روشنفکرا و دانشمنداست باید بروی اوین!
می پرسه مگر آنجا دزدان ، قاتلان و متجاوزان را زندانی نمی کننند؟
میگن زکی پس مملکت را کی اداره کنه!
اینهم یک ایمیل دریافتی‌ از یکی‌ از دوستان:


به نظر شما اگر در زمان قاجار زندگي ميکرديم لقب احمدي نژاد چي چي الدوله بود؟


کريه منظر الدوله
سارق الدوله
توهم الدوله
غاصب الدوله
قاتل الرعايا
امير الکاذبين
مشنگ الرؤسا
ابله الدوله
انتر الممالک
متوهم الممالک
وقيح الدوله
مليجک الزمان
وقيح الملوک
چندش الممالک
ضايع الکاپشن
انکرالآمار
آويزون الزمان
نکبت الدوله
تاپاله ميرزا


همه موارد فوق

۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه




تلگرافی از خمینی

این تلگراف را خمینی در سال ۱۳۴۱ پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی‌ و ولایتی که در ضمن آن به بانوان و همچنین افراد غیر مسلمان حق انتخاب شدن و انتخاب کردن داده برای شاه فرستاده است. لازم به ذکر است که تلگرافهایی تقریبا با همین مضمون از طرف سایر مراجع اسلام خواه برای شاه فرستاده شد که شاه به همه جواب داد الا به خمینی. مطالب این تلگرف به خوبی‌ نشان دهنده اوج زن ستیزی و دموکراسی ستیزی این شخص می‌باشد، فقط شانزده سال بعد در نوفل لوشاتو وی مدعی آزادی زنان، آزادی مذاهب و حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای تمام آحاد مردم از هر نژاد، مذهب، و طبقه‌ای شد.
هنوز چند سالی‌ از انقلاب نگذشته بود که او به طور کلی‌ منکر همه چیز شد و فریاد بر آورد که من اشتباه کردم که گفتم دموکراسی، او حجاب زنان را اجباری کرد و آزادیخواهان را به جوخه‌های مرگ فرستاد. آنچه مسلّم است خمینی اینک در دادگاه تاریخ در حال محاکمه شدن است، اما آنان که آن اعلامیه‌های دروغین را برای فریب مردم و روشنفکران بیگناه مینوشتند و در نوفل لوشاتو بدست ضحاک میدادند باید امروز بدست مردم محاکمه شوند.
تلگراف حضرت آیت الله خمینی حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی، پس از اهدائ تهییت و دعا بطوری که در روزنامه‌ها منتشر است دولت در انجمنهای ایالتی‌ و ولایتی اسلام را در رای دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنها حق رای داده است و این امر موجب نگرانی علمأ اعلام و سایر طبقات مسلمین است بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ دین مبین اسلام و آرامش قلوب است مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی‌ مملکت است از برنامه‌های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعا گویی ملت مسلمان شود.
الدأعی روح الله الموسوی.(تاریخ تلگرف مهر ۱۳۴۱ نقل از کتاب نهضت دو ماهه روحانیون نوشته علی‌ دوانی)

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

آقای خزعلی باور کنید راه سومی وجود ندارد.


مطلبی را در سایت آقای مهدی خزعلی دیدم در انتقاد به شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و تحت همین عنوان. ایشان در این نوشته به آقای موسوی در مذمت و بد آموزی‌های این شعار گوشزد‌ها و نصایح عافیت اندیشانه‌ای را متذکر شده اند از جمله اینکه این شعار نه اسلامی است و نه انسانی‌ و در نهایت با ذکر اینکه باید به جستجوی راه سومی‌ بود مطلب را درز گرفته اند (لینک در خاتمه مطلب).
آقای مهدی خزعلی یکی‌ از اصلی‌‌ترین و بهترین شعار‌های مردم ایران را که بطور قطع پایه گذار یکی‌ از اصول بدیهی‌ قانون اساسی‌ آینده ایران خواهد بود تخطئه می‌کند: بر عکس نوشته ایشان این شعار هم اسلامی است و هم انسانی‌ و از همه مهمتر ایرانی‌ است. اسلامی است برای اینکه اسلام به عنوان یک ایدئولوژی مختص یک محدوده جغرافیایی خاص نیست و پیامبر اسلام گفته است "حبّ الوطن من الأیمان" بنا بر این این خیلی‌ هم اسلامی است که مردم یک کشور ۹۸ درصد مسلمان بگویند جانم فدای ایران و نه لبنان که نیمی مسلمان و نیمی مسیحی‌ هستند و هیچ گاه نسبت به ایرانیان نظر خوبی‌ نداشته اند و آیا این غیر اسلامی است اگر مردم همان کشور ۹۸ درصد مسلمان از حکومتشان بخواهند که بیش از این سرمایه‌ کشورشان را به گروه‌های فلسطینی هدیه نکند در حالیکه مردم آن مملکت خود بیشتر از همه به این کمک‌ها نیاز دارند.
انسانی‌ است برای اینکه می‌گویند ما دیگر خسته شده ایم از پایمال شدن حقوق انسانیمان زیر لوای حمایت از حقوق دیگران، ما دیگر خسته شده ایم از اینکه سرمایه‌‌هایمان از طریق تونلهای زیر زمینی‌ از مصر به غزه فرستاده شود و در همان زمان نمایندگان حکومت ایران با اسراییلی ها مذاکره کنند و ما در ایران در فقر و تنگدستی دست و پا بزنیم و هر روز شاهد سهیلا قدیری‌ها باشیم.( آیا شما یادتان رفته آن سالی‌ یک میلیون بشکه نفت مجانی‌ را به سوریه که با افتخار تمام و بهتر است بگوییم با وقاحت تمام اعلام هم میکردند.اگر یادتان هست در باره آن چه میگویید، صد البته آقای موسوی باید جوابگویی کنند چرا که اینکار در دوره دولتمداری ایشان انجام میگرفت).
و در نهایت این شعار ایرانی‌ است برای اینکه خود مردم ایران درستش کرده اند، و با خون خود بر سنگفرش خیابانها مان مهرش کرده اند.
راستی‌ آقای خزعلی یک حرف مختصر دیگر در باره یک شعار مختصر دیگر و آن هم شعار استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی‌، می‌خواستم نظرتان را در باره آن هم بدانم.
خودتان بخوبی میدانید که از این شعار نه امریکاییها خوششان میاید، نه روس ها، نه اسراییلی ها، نه عربها و نه ایرانیهای عرب زده ، این شعار را فقط کسانی‌ دوست میدارند که از این آب و خاک باشند و دل و جان در گرو آن داشته باشند و خودتان با آن نکته سنجی که در شما سراغ دارم فکر می‌کنم که دریافته باشید که یکی‌ دیگر از اصول بدیهی‌ قانون اساسی‌ آینده ایران خواهد بود.



آقای خزعلی باور کنید راه سومی وجود ندارد.


علی‌ اصغر پارسی‌





لینک آقای خزعلی:http://www.drkhazali.net/index.php

۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه




به یاد سهیلا قدیری، زنی‌ که با اعدام خود فریاد زد وقتی‌ که دختر رحمان از یک تب دو ساعته میمیرد، باید که دوست بداریم یاران، باید که قلب ما سرود و پرچم ما باشد.


سرود پیوستن


باید كه دوست بداریم یاران
فریادهای ما اگرچه رسا نیست
باید یكی شود

باید كه چون خزر بخروشیم
باید تپیدن هر قلب
اینك سرود
باید كه سرخی هر خون
اینك پرچم
باید كه قلب ماسرود و پرچم ما باشد
باید كه دوست بداریم یاران
در هر سپیده‌ی البرز
نزدیك‌تر شویم
باید یكی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست
باید كه سركشد طلیعه‌ی خاور از چشم‌های ما
باید كه لوت تشنه
میزبان خزر باشد
بايد كوير فقر از چشمه هاى شمالى
بى نصيب نماند
باید كه دست‌های خسته بیاسایند
باید كه سفره‌ی رنگین
بايد كه خنده و آينده جاى اشك بگيرد
باید كه دوست بداریم یاران
باید بهار
در چشم كودكان جاده‌ی ری
سبز و شكفته و شاداب
باید بهار را بشناسند
باید جوادیه، سرِ پل بنا شود
پل
این شانه‌های ما
باید كه رنج را بشناسیم
وقتی كه دختر رحمان
از یك تب دوساعته می‌میرد
باید كه قلب ما
سرود و پرچم ما باشد

خسرو گلسرخى
سال تولد: هزارو سيصد و بيست و دو محل تولد : رشت
بيست و نهم بهمن سال 1352 سينه مملو از عشق خسرو گلسرخى هدف گلوله هاى دژخيمان رژيم شاهنشاهى قرار گرفت. شاه چون همه ديكتاتورهاى ديگر بيهوده مىپنداشت كه كشتن متفكرين و مبارزان راه آزادى درمان دردش خواهد شد. دفاع شجاعانه خسرو گلسرخى كرامت الله دانشيان و ديگر يارانشان در بيدادگاه فرمايشى شاه و سپس اعدام ناجوانمردانه آنان ( عليرغم اندوهى كه بر دل و جان عاشقان آزادى انداخت و اشكهاى فراوانى كه در خلوت و دور از چشم ساواك جارى ساخت) جرقه اى شد بر آتش نهفته در سينه هزاران و ميليونها ايرانى كه در خفقان سياه آن سالها آرزوى تنفس در هواى پاك آزادى را داشتند. ¨ ... بايد كه چون خزر بخروشيم¨ مردم به نداى گلسرخى گوش فراداده و چون خزر خروشيدند و ¨ ... بايد كه سرخى هر خون اينك پرچم ...¨ . روز بيست و نهم بهمن سال 1352 روز تيرباران خسروگلسرخى مصادف است با عروج دوباره وى.نامش بر سر زبانها افتاد , و هر بار شنيدن نامش قوت قلبى بود براى عاشقان آزادى. در سوگ تيرباران ناجوانمردانه گلسرخى شاعران زيادى شعر سرائيدند و ترانه سرايانى چون ايرج جنتى عطايى و اردلان سرفراز ترانه سرودند . و سوگنامه شقايق با صداى داريوش و شعر اردلان سرفراز از آن جمله مىباشند
بخشى از دفاعيات گلسرخى در بيدادگاه شاه
من در اين دادگاه براى جانم چانه نمى زنم, حتى براى عمرم چانه نميزنم, من قطره اى ناچيز از عظمت و حرمان خلق هاى مبارز ايران هستم. خلقى كه مزدكها و مازيارها, بابكها و يعقوب ليث ها, ستارها و حيدر عم اقلى ها, پسيان ها , ميرزا كوچك خانها, ارانى ها و روزبه ها و وارتان ها داشته است . آرى! من براى جانم چانه نمى زنه چرا كه فرزند خلقى مبارز و دلاور هستم
زندگینامه خسرو گلسرخی به نقل از:http://peiknet.net/k_golsorcki_29.htm

۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه


مهم:
این ایمیلی است که همین امروز دریافت کردم و از صحت و سقم آن اطلأعی ندارم.





همگی سلام
یک خبر خیلی مهم: شرکت مخابرات ایران از تاریخ 20 آبان به بعد به تمام کسانی که از یاهو در ایران استفاده می کنند یک ایمیل زده، با عنوان : "کارت اینترنت D8 مجانی" وقتی این ایمیل رو باز می کنید یک KEY logger با حجم 32 کیلوبایت=D 8 نصب می شه و از اون به بعد تمام چیزهایی که تایپ می کنید هر 20 دقیقه به آدرس ایمیل
research@irantelecom.ir فرستاده می شود و به این ترتیب از تمام مطالبی که تایپ می کنید باخبر می شوند پس لطفا به ديگر دوستانتان نيز اطلاع دهيد ...


هموطنان در پخش و نشر اخبار و اطلاع رسانی به دیگر هموطنان بکوشیمهموطن عزیز، اگر هنگام ارسال این پیام ( فوروارد کردن آن) به دیگران آدرس گیرنده گان را در قسمت بی سی سی تایپ کنید، دیگران قادر به دیدن آدرس ها و اسامی اشخاص گیرنده نخواهند بود. هنگام فوروارد کردن ایمیلی که از دیگران دریافت کرده اید، نام و آدرس شخص فرستنده را پاک کنید

۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

فقط یک پیش بینی‌:

از آنجا که اسانترین راه برای حل یک مساله پاک کردن صورت مساله است،بنظر می‌رسد
بزودی سعید مرتضوی هم به سرنوشت سعید امامی دچار شده و با خوردن داروی نظافت یا چیزی شبیه به آن به خودکشی‌ بپردازد.
.

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

روز ایران، روز قدس سابق، روز سرنوشت



این فقط یک پیشنهاد است، سعی‌ کنید حتما نظر دهید و آن را تکمیل کنید.
پیشنهاد:

۱- در روز ایران(قدس سابق) همه به خیابان میریزیم و تا میتوانیم نیروهای بینابینی را هم تشویق به اینکار می‌کنیم.
۲- در جواب هر شعاری که داده میشود فقط چند شعار محوری مانند مرگ بر روسیه و مرگ بر دیکتاتور را سر دهیم.
۳- این مهمترین و حیاتی‌ترین مورد است که شخصاً دوست دارم همه نظر دهند و فکر می‌کنم آینده ایران را رقم خواهد زد:
تظاهرات ما مسالمت آمیز خواهد بود ولی‌ باید از الان این اولتیماتوم را به خامنه‌ای و دار و دسته اش بدهیم که با شلیک اولین تیر و زخمی و یا کشته شدن اولین نفر تمام جمعیت به نزدیکترین پایگاه نظامی حمله کرده و پس از خلع سلاح آنجا سایر نقاط مهم از قبیل پادگانها و رادیو تلویزیون را فتح خواهیم کرد. موافقم که سهل و آسان نیست ولی‌ ظاهراً تنها راهکار باقیمانده است و حکومت در مقابل ما فقط دو راه دارد : یا راهپیمایی را لغو کند و یا به مزدورانش اکیدا دستور دهد که تیراندازی نکنند، من فکر نمیکنم که حکومت آنقدر عاقل باشد که هیچکدام از این راه‌ها را انتخاب کند و ما هم آنقدر مصمم هستیم که هرگز از خواسته‌هایمان عدول نخواهیم کرد و در راهپیمایی روز ایران شرکت خواهیم کرد. ما حتا به شیخ هم راضی‌ شده ایم و این پست فطرت‌ها او را هم دارند میگیرند.
بنابر این:

چو فردا بر آید بلند آفتاب ، من و گرز و میدان و افراسیاب.
و السّلام.

۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

رفسنجانی‌، نامردی برای تمام فصول................





تو خود حدیث مفصل بخوان از این جمله.

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

بازداشت 36 نفر از درجه داران،افسران جزء و ارشد نیروی زمینی ارتش به اتهام ایجاد جلسات مخفی و اقدام در جهت براندازی


با احترام به استحضار هموطنان عزیز میرسانیم مطابق اخبار دریافتی موثق ازنیروهای درون سازمانی نیروی زمینی ارتش شب گذشته (پنج شنبه مقارن با26/4/1388) تعداد 36 نفر از فررزندان غیور،قهرمان و متعهد ایران زمین کههمگی از درجه داران و افسران جزء و ارشد نزاجا بوده اند در هیئتی به نام هیئت متوسلین به قمر بنی هاشم واقع در منطقۀ شهر ری(شاه عبدالعظیم) درمراسم هفتگی خود که مطابق هر هفته شب های پنج شنبه دعای کمیل برگزار مینموده اند گرد هم می آیند،پس از مراسم دعای کمیل در رابطه با جریانات اخیر و سرکوب گسترده مردم از سوی سپاه پاسداران و بسیج گفتگو هایی صورت می پذیرد که مقرر می گردد همگی در مراسم نماز جمعه دوشادوش مردم به نشانه اعتراض با لباس مصوب نظامی حاضر شوند و نسبت به کشتار بیرحمانه مردم توسط بسیج و سپاه پاسداران و سرکوب گسترده معترضین اعتراض خود را نسبت به این روند و حمایت از مردم اعلام نمایند به گزارش موثق تمام این افراد دربامداد روز جمعه توسط سازمان حفاظت اطلاعات ستاد کل نیروهای مسلح ادارۀضد براندازی در منازل خود به اشکال وحشیانه ای دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده می شوند. از تمام فعالین و مبارزین سیاسی درخواست میگردد نسبت به این موضوع عکس العمل نشان داده و پیگیر وضعیت این غیور مردان شوند در زیر نام و مشخصات بازداشت شدگان را اعلام می نماییم تا اقدامات موثرتر صورت پذیرد آگاه باشیم که جان این 36 تن به شدت در خطر میباشد این غیور مردان متعهد گام حمایت برداشتند حالا نوبت ماست که از آنها پشتیبانی و حمایت کنیم
1.سروان مهدی مقدم رسته عمران و استحکامات محل خدمت: پادگان فتح محل سکونت خانه های سازمانی لویزان
2.ستوان دوم سهراب لواسانی رسته زرهی محل خدمت پرندک محل سکونت خانه هایسازمانی پرندک
3.سرگرد سید مرتضی امیری رسته مخابرات محل خدمت قرارگاه پشتیبانی فجر محلسکونت لویزان
4.گروهبان یکم هادی شفاهی رسته عمران و استحکامات محل خدمت پرندک محل سکونت خانه های سازمانی پرندک
5.سروان محسن اطاعتی سیاه کوه رسته بهداری محل خدمت ستاد نیروی زمینی محل سکونت خانه های سازمانی کوی زینبیه
6. استواردوم علی اصغررضوانی رسته پیاده محل خدمت تیپ 23 محل سکونت پاکدشت ورامین
7 . گروهبان یکم رحیم سلطان آبادی رسته پیاده محل خدمت تیپ 23 محل سکونت لویزان
8 .ستوان سوم شاهین روزبهانی رسته اداری محل خدمت باشگاه تیراندازی نیروزمینی محل سکونت مهرآباد جنوبی
9.سروان رضا نوری شاه وردی رسته اداری محل خدمت ستاد نیروی زمینی
10 .گروهبان یکم روح الله داداشی رسته اردونانس محل خدمت پادگان فتح محل سکونت کوی زینبیه
11.ستوان یکم اصغر امان اللهی رسته دارایی محل خدمت ستاد نیرو زمینی محل سکونت لویزان
12.گروهبان یکم رامین ارسنجانی رسته توپخانه محل خدمت پرندک محل سکونت شهرک پرند
13. ستوان سوم محمد گنابادی رسته زرهی محل خدمت تیپ 23 محل سکونت خانه های سازمانی پرندک
14 .ستوان دوم علی نقی جوان رسته دارایی محل خدمت پادگان فجر محل سکونت کوی زینبیه
15. سرگرد بازنشسته عیسی توکلی محل سکونت خیابان جی
16.ستوان دوم رسول قلیوند رسته اداری محل خدمت پادگان آموزشی لشگرک محل سکونت لویزان
17.استواریکم غلامرضا ملک نژاد رسته دژبانی محل خدمت ستاد نیرو زمینی محل سکونت فلاح
18.ستوان دوم محمد مهدی قره بیگی رسته مخابرات محل خدمت پادگان فتح محل سکونت اسلامشهر
19. استواریکم رحمان صادقی رسته زرهی محل خدمت تیپ 23 محل سکونت گوهردشت کرج
20 . گروهبان یکم حسن تقی نیا رسته دژبانی محل خدمت پادگان فتح محل سکون تخانه های سازمانی لویزان
21 . سروان علیرضا محققی رسته جنگ الکترونیک محل خدمت ستاد نیرو زمینی محل سکونت لویزان
22. ستوان سوم کیانوش سلامی قزوینی رسته مخابرات محل خدمت پادگان فجر محل سکونت کوی زینبیه
23 . گروهبان یکم علی اکبر باغستانی رسته ترابری محل خدمت ستاد نیرو زمینی محل سکونت خانه های سازمانی پرندک
24. استوار یکم آرش جانلو رسته پیاده محل خدمت تیپ23 محل سکونت خانه های سازمانی پرندک .
این اسامی در حال حاضر به دست رسیده است تحقیقات تکمیلی متعاقبا ارسال میگردد

۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه


اسلام متحجر، جنایت جاری......................
ایمیلی است که یکی‌ از دوستان برایم فرستاده. اصلا دلم نمیخواهد باورش کنم، ایکاش حقیقت نمیداشت....





گزارش همراه با عکس از مراسم حماس؛ ازدواج 450 دختر 6 تا 10 ساله با مردان 16 تا 36 ساله. زبان متن آلمانی است که می توانید با مترجم گوگل به انگلیسی یا فارسی برگردانید... باور کردن این چنین جنایتی حتی در شرایط حاضر که به اخبار بد عادت کرده ایم واقعاً دشوار است... سبعیت تا چه حد؟... هزینه جهیزیه را هم که میدونید از کجا اومده؟؟؟؟ لینک منبع به زبان المانی لینک منبع ترجمه شده با مترجم گوگل
































Hamas sponsors mass wedding for little girls

۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه


مرحبا شیخ، مرحبا
تحسین مرا بپذیر بخاطر شجاعت و پایمردیت، برای صراحت کلامت و بخاطر گذشت از خیلی‌ چیزها که دیگران به خاطرش حتی حاضرند به پسرها و دخترهای کشورشان به زور تجاوز کنند. تحسینت می‌کنم به خاطر اینکه آزاده‌ای نه بخاطر اینکه آخوندی که از آخوندها دل‌ خوشی‌ ندارم، تحسینت می‌کنم به خاطر اینکه پیری و جوانی آغاز کرده ای . درود بر تو ای لر یآغی که در زمانه ‌ای اینچنین رازی چنین عیان را که هیچکس را شهامت باز گفتنش نبود بر ملا میکنی‌.
امیدوارم این نوشته را بخوانی و بدانی که یک ایرانی‌ که تو را شریک جرم تمام جنایت جمهوری اسلامی در سالهای دهه شصت میدانست، ترا هم مثل بقیه در کشتار و تجاوز‌های بیرحمانه آن سالها شریک میدانست، تو را بخشیده است، حتی اگر در آن جنایات دست داشته ای، و امیدوار است که او را به بخشی‌ اگر اشتباه کرده است. من همچنان فکر می‌کنم تمامی‌ آن کسانی‌ که بنحوی از سردمداران و یا حتی کار گذاران رژیم در آن سالهای سیاه بوده اند و الان آزادیخواه شده اند اول میبایست در پیشگاه مردمی که دأعیه آزادی‌شان را دارند اعتراف به کار‌های بدی که کرده اند و کار‌های خوبی‌ که باید میکردند و نکرده اند، بکنند. اما تو کاری کردی متفاوت، کاری کآرستان . کار تو از این جهت بسیار پر ارزش است که خود از آنها بوده‌ای و به مخاطره‌ای دست زده‌ای که کسان دیگر را شهامتش نبد. تو با این افشاگری‌هایت کار صد دوره نماینده مجلس بودن را کرده ای، مرحبا شیخ، مرحبا

۱۳۸۸ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

ترجيح ميدهم با کفشهايم راه بروم و به خدا فکر کنم
تا اينکه در مسجد بنشينم و به کفشهايم فکر کنم

۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

از ديوان شعررييس جمهور

اهل سمنانم
روزگارم بد نيست
چاه نفتي دارم
پول گازي
سر سوزن عقلي
رهبري دارم
بهتر از گاو دوان
دوستاني ،

دستشان داغ و درفش
و سخنگويي که همين نز ديکيست
لاي اين شب بوها

گوئيا مي شاشد
پاي آن کاج بلند

اهل تهرانم

ازهمان روز که خوردم پپسي
توي ميدان وليعصر
شدم تهراني

اهل تهرانم

پيشه ام حرافيست
گاه گاهي قفسي ميسازم توي اوين
تا به آواز جواني که در آن زندانيست
غم بدبختيتان تازه شود
چه خيالي ...... چه خيالي ميدانم

همشان بي جانند
خوب ميدانم
حاصل دولت من بي ناني است

من مسلمانم

برسرم هالهءنور
جانمازم پرچم
مهرم زور
قصر سجاده من
من وضو باخون
مردم پيروجوان ميگيرم


من نمازم را پي تکبيرة الحرام فقيه
پي قدقامت شوراي نگهبان خواندم
کعبه ام بر لب چاه

کعبه ام درتوي جمکران افتادست
کعبه من مثل يک زنداني
مي رود راه براه
مي رود بند به بند
حجرالاسود من
کلهء تاروسياه اوباماست
اهل تهرانم

نسبم شايد برسد
به يه هندونهءکالي در چين
نسب من شايد
به پسر عمه چاوز برسد


رهبرم بي خبر از خواب پريد
جنّتي زيبا شد

مرد بقال از من پرسيد
چند مثقال کراک ميخواهي

من ازاو پرسيدم

راي مفت سيري چند؟


*این شعر را نمی‌ دانم چه کسی‌ گفته است، فقط میدانم ابلهی مثل احمدی نژاد حتی سواد خواندن آن را هم ندارد.

۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه

ٔگل بود به سبزه نیز آراسته شد، سبیلی برای احمدی نژاد.





۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

فکر کنید، ما باید قانون اساسی‌ جدید ایران را از حالا پیش نویس کنیم.




اینبار نگذاریم مجلس خبرگان برایمان قانون بنویسد. انقلابی واقعی‌ کسی‌ هست که با چشم باز و هدفی‌ استوار حرکت کند، مردان و زنان ما نباید جانشان را فقط به خاطر اینکه آزادی میخواهند
(که خیلی‌ هدف والایی است)از دست بدهند، ما باید بدانیم هدفمان واقعاً چیست و این هدف را باید خودمان با نوشتن آن رسمیت بخشیم وگرنه اینبار نیز دیگران برایمان خواهند نوشت. بیایید اینبار دیگر گول نخوریم که اگر گول خوردیم سی‌ چهل سال دیگر استبداد دینی و یا غیر دینی را در پیش خواهیم داشت.ما میتونیم از همینجا شروع کنیم.

متشکرم.

۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

جاودانه یی از ناصر خسرو قبادیانی





روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
بهر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه روی زمین زیر پر ماست
در اوج چو پرواز کنیم از نظر تیز
می بینیم اگر ذره ای اندر ته دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که ازین چرخ جفا پیشه چه برخاست
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد بگشاد بر او راست
بر بال عقاب آمد آن تیر جگردوز
وز ابر مر او را به کف خاک فروکاست
بر خاک بیفتاد و بغلطید چو ماهی
وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست
گفتا عجبست این که ز چوبی وز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خاست
زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
حجت تو منی را ز سر خویش برون کن
بنگر به عقابی که منی کرد و چه ها خاست

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

با چه رفرندمی موافقیم ؟
بنظر من رفراندوم بر سر ماندن و یا نماندن احمدی نژاد دیرگاهیست که موضوع کهنه‌ای شده است، این مال آن موقع‌هایی‌ بود که هنوز اینهمه خون ریخته نشده بود و جوانهای ما بی‌ هیچ گناهی کشته نشده بودند، این برای موقعی خوب بود که خامنه‌ای هنوز حداقل بطور لفظی در بین مردم رهبر خوانده میشد و اینطور بی‌ شرمانه در نماز جمعه دستور قتل بیگناهان را نداده بود.
الان دیگر وضع فرق کرده و مردم رفراندمی را میخواهند که بودن و یا رفتن نظام را تعیین کند، و مطمناً این نوع رفراندوم نیز فقط در محدوده زمانی‌ خود میتواند کاربرد داشته باشد و یا به عبارتی دیگر تاریخ مصرف خود را خواهد داشت.
آنچه مسلم است آقایان سید محمد خاتمی و میر حسین موسوی عمیقا دل در گرو حفظ نظام جمهوری اسلامی دارند و خود نیز بارها گفته اند و خیلی‌ هم دور از انتظار نیست، که آنان خود از معماران و سازندگان این نظام بوده اند ولی‌ از آنجا که هنوز نیم نگاهی‌ نیز به مراحم رهبری داشته و یا دارند، حالا که خیلی‌ دیر شده است بطور زیرکانه ای مساله رفراندوم برای بودن و یا رفتن احمدی نژاد را مطرح میکنند قبل از آنکه مردم خود رفراندوم برای تعیین نوع نظام را مطرح کنند.
این آقایان از مردم دیر گاهیست که عقب افتاده اند و انتظاری بیش از این هم نمی‌توان داشت زیرا که پایشان گیر نظام است.
به امید پیروزی...............

۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه

پرنده که پرواز را یاد گرفت
دیگر به لانه ماندنی نیست،
حتی اگر
صد‌ها شکاری در آسمان باشد.

این مرغ خانگیست
که از دست جلاد خویش

دانه بر میچیند،
روزی نه چندان دور
خواهد رسید
که کرکسان را
از آسمانمان برانیم

۱۳۸۸ تیر ۲۰, شنبه

فردوسی بزرگ که درود و داد و دَهِش یزدان بر او باد:

در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما که شد مهر میهن فراموش ما
که انداخت آتش در این بوستان کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟ خرد را فکندیم این سان زکار
نبود این چنین کشور و دین ما کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر گرامی بد آنکس که بودی دلیر
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگیست دو صد بار مردن به از زندگیست
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم برون سر از این بار ننگ آوریم---------------------------------------------------

۱۳۸۸ تیر ۱۶, سه‌شنبه

یک بام و دو هوا

در سال ۱۳۵۷ و قبل از پیروزی انقلاب آقای با زرگان نظام آینده را جمهوری دمکراتیک اسلامی نام نهادند، کمی‌ پس از آن و قبل از رفراندوم ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ خمینی گفت: جمهوری اسلامی، و تاکید کرد نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد(رفراندوم؟؟؟!!!).
الان هم عده‌ای بحق میخواهند از نابودی جمهوری و جایگزین شدن آن توسط حکومت جلو گیری کنند، غافل از اینکه جمهوریت نظام هنگامی از بین رفت که ولایت مطلقه فقیه و سپس مجلس خبرگان به عنوان اولین و مهمترین ارکان جای خود را در قانون اساسی‌ ایران باز کردند.
جالب اینجاست که برخی‌ از آنان که فریاد وا جمهوری سر داده ‌اند خودشان را از معتقدین پر و پا قرص ولایت فقیه میدانند.

۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه

ای ایران،
اجرایی نه چندان جدید اما شور انگیز توسط پرویز پرستویی
http://vimeo.com/4694841

۱۳۸۸ تیر ۱۳, شنبه


چرا خیلی‌‌ها میخواهند موسوی را با گاندی و حالا را با زمان گاندی مقایسه کنند؟
۱-سربازان انگلیسی‌ در آن زمان به تفنگ‌هایی‌ مجهز بودند که برای هر شلیک مجبور بودند آن را دوباره فشنگ گذاری کنند در حالی‌ که بسیجی‌‌ها از اسلحه‌های خودکاری استفاده میکنند که میتواند تا سی‌ تیر یا بیشتر با یک خشاب شلیک کند، این یعنی‌ اینکه میتوانند تا چند ده برابر انسان بیگناه را با یک بار فشار بر ماشه بکشند .
۲-بسیجی‌‌ها از اسپری فلفل استفاده میکنند که در آن زمان احتمالا حتّی اختراع هم نشده بود.
۳-بسیجی‌‌ها از باتوم برقی استفاده میکنند که در آن زمان وجود خارجی‌ ناداشته است.
۴-نیروهای سرکوبگر به سپر و لباس‌های ضد ضربه مجهز هستند که اننها را در برابر مقاومت‌های مردمی محافظت می‌کند در حالی‌ که نیروهای انگلیسی‌ که در آنزمان به این امکانات دسترسی‌ نداشتند بسیار ضربه پذیر تر بودند.
۵-نیروهای سرکوبگر به خودرو‌های پیشرفته مجهز هستند که در زمان گاندی وجود ناداشته است.
۶-دشمنان مردم ایران به انواع و اقسام وسایل ارتباطی‌ نزیر بی‌ سیم مجهز هستند که در آن زمان انگلیسی‌‌ها حتّی فکرش را هم نمی‌‌توانستند کنند
۷- در انزمان هنوز تلویزیون و ماهواره اختراع نشده بود تا نیروهای انگلیسی‌ از آن برای پخش اعتراف ساختگی و در هم شکستن روحیه و اراده مردم استفاده کنند.
و اما بزرگترین تفاوت، بین خواست‌های رهبران دو جنبش است (مهاتما گاندی و میر حسین موسوی)، گاندی هیچ وابستگی به حاکمان انگلیسی‌ در هندوستان نداشته و قصدش براندازی رژیم حاکم بر کشورش و برپایی یک رژیم جدید و دمکرات بود اما آقای موسوی در فکر نگاه داشتن و استحکام رژیم موجود است و به همین خاطر نمی‌تواند و نمیخواهد مردم را حتّی به تظاهرات قانونی اما بدون مجوز دولتی تشویق کند، موسوی انسان آزادیخواهی است و آزادی هایی‌ که مورد نظر اویند همانطور که خودش بارها گفته است در چارچوب نظام، قانون اساسی‌ و ولایت فقیه می‌باشد. بنظر من موسوی علیرغم آنکه در دوران کشت و کشتار سالهای شصت تا شصت و هشت جزو گردا نندگان حکومت بود، اکنون به این نتیجه رسیده است که برای حفظ نظام ولایت فقیه با کشتن کاری نمی‌توان به پیش برد
یادم هست که هادی غفاری که هم اکنون به سلک آزادی خواهان و اصلاح طلبان پیوسته است در سال ۱۳۶۰ در مقابله با نیرهی پیشرو سیاسی گفته بود حالا به آنها نشان خواهیم داد که فاشیسم یعنی‌ چه.
بنظر می‌رسد مردم ایران برای رسیدن به خواسته‌هایشان بدون خون ریزی البته، تنها یک راه دارند و آن هم در پیش گرفتن اعتصابات سراسری است. به امید پیروزی.