چرا خیلیها میخواهند موسوی را با گاندی و حالا را با زمان گاندی مقایسه کنند؟
۱-سربازان انگلیسی در آن زمان به تفنگهایی مجهز بودند که برای هر شلیک مجبور بودند آن را دوباره فشنگ گذاری کنند در حالی که بسیجیها از اسلحههای خودکاری استفاده میکنند که میتواند تا سی تیر یا بیشتر با یک خشاب شلیک کند، این یعنی اینکه میتوانند تا چند ده برابر انسان بیگناه را با یک بار فشار بر ماشه بکشند .
۲-بسیجیها از اسپری فلفل استفاده میکنند که در آن زمان احتمالا حتّی اختراع هم نشده بود.
۳-بسیجیها از باتوم برقی استفاده میکنند که در آن زمان وجود خارجی ناداشته است.
۴-نیروهای سرکوبگر به سپر و لباسهای ضد ضربه مجهز هستند که اننها را در برابر مقاومتهای مردمی محافظت میکند در حالی که نیروهای انگلیسی که در آنزمان به این امکانات دسترسی نداشتند بسیار ضربه پذیر تر بودند.
۵-نیروهای سرکوبگر به خودروهای پیشرفته مجهز هستند که در زمان گاندی وجود ناداشته است.
۶-دشمنان مردم ایران به انواع و اقسام وسایل ارتباطی نزیر بی سیم مجهز هستند که در آن زمان انگلیسیها حتّی فکرش را هم نمیتوانستند کنند
۷- در انزمان هنوز تلویزیون و ماهواره اختراع نشده بود تا نیروهای انگلیسی از آن برای پخش اعتراف ساختگی و در هم شکستن روحیه و اراده مردم استفاده کنند.
و اما بزرگترین تفاوت، بین خواستهای رهبران دو جنبش است (مهاتما گاندی و میر حسین موسوی)، گاندی هیچ وابستگی به حاکمان انگلیسی در هندوستان نداشته و قصدش براندازی رژیم حاکم بر کشورش و برپایی یک رژیم جدید و دمکرات بود اما آقای موسوی در فکر نگاه داشتن و استحکام رژیم موجود است و به همین خاطر نمیتواند و نمیخواهد مردم را حتّی به تظاهرات قانونی اما بدون مجوز دولتی تشویق کند، موسوی انسان آزادیخواهی است و آزادی هایی که مورد نظر اویند همانطور که خودش بارها گفته است در چارچوب نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه میباشد. بنظر من موسوی علیرغم آنکه در دوران کشت و کشتار سالهای شصت تا شصت و هشت جزو گردا نندگان حکومت بود، اکنون به این نتیجه رسیده است که برای حفظ نظام ولایت فقیه با کشتن کاری نمیتوان به پیش برد
و اما بزرگترین تفاوت، بین خواستهای رهبران دو جنبش است (مهاتما گاندی و میر حسین موسوی)، گاندی هیچ وابستگی به حاکمان انگلیسی در هندوستان نداشته و قصدش براندازی رژیم حاکم بر کشورش و برپایی یک رژیم جدید و دمکرات بود اما آقای موسوی در فکر نگاه داشتن و استحکام رژیم موجود است و به همین خاطر نمیتواند و نمیخواهد مردم را حتّی به تظاهرات قانونی اما بدون مجوز دولتی تشویق کند، موسوی انسان آزادیخواهی است و آزادی هایی که مورد نظر اویند همانطور که خودش بارها گفته است در چارچوب نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه میباشد. بنظر من موسوی علیرغم آنکه در دوران کشت و کشتار سالهای شصت تا شصت و هشت جزو گردا نندگان حکومت بود، اکنون به این نتیجه رسیده است که برای حفظ نظام ولایت فقیه با کشتن کاری نمیتوان به پیش برد
یادم هست که هادی غفاری که هم اکنون به سلک آزادی خواهان و اصلاح طلبان پیوسته است در سال ۱۳۶۰ در مقابله با نیرهی پیشرو سیاسی گفته بود حالا به آنها نشان خواهیم داد که فاشیسم یعنی چه.
بنظر میرسد مردم ایران برای رسیدن به خواستههایشان بدون خون ریزی البته، تنها یک راه دارند و آن هم در پیش گرفتن اعتصابات سراسری است. به امید پیروزی.
بنظر میرسد مردم ایران برای رسیدن به خواستههایشان بدون خون ریزی البته، تنها یک راه دارند و آن هم در پیش گرفتن اعتصابات سراسری است. به امید پیروزی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر